نوشته شده توسط : Dr. Dalake

منظور از هویت جنسی (احساس درونی مرد بودن یا زن بودن) است. پسری که هویت مردانه دارد، لباس پسرانه می پوشد و رفتارهایش پسرانه و مردانه، است و دوست دارد با پسرها معاشرت و بازی کند و اگر او را به اسم دختر صدا کنند، شدیداً به او بر می خورد و ناراحت می شود و با عصبانیت می گوید: من پسرم نه دختر (امین زاده، ۱۳۸۹). دختری که هویت زنانه را پذیرفته است، لباس و ظاهر زنانه و دخترانه دارد، با دخترها معاشرت می کند و بازی های دخترانه انجام می دهد.

در اختلال هویت جنسی، احساس مردانگی در پسران و احساس زنانگی در دختران شکل نمی گیرد و کودکان به صورت مداوم و شدید، تمایل به اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف را دارند. این کودکان شدیداً از جنسیت خود ناراضی اند و به صورت گفتاری و کلامی، اصرار و پافشاری می کنند که به جنس مخالف تعلق دارند و هم به صورت غیرکلامی و رفتاری، رفتارهای جنس مخالف را از خود نشان می دهند. این اختلال در پسرها بیش تر گزارش شده است. نسبت ابتلا پسران به دختران از ۶ به ۱ تا ۳۰ به ۱ گزارش شده است.

علل اختلال هویت جنسی چیست؟

علاوه بر تأثیر هورمون های جنسی مردانه (تستوسترون) و زنانه (استروژن و پروژسترون) بر هویت جنسی کودکان، مزاج کودک، نگرش ها و ویژگی های والدین نیز در آن مؤثر است. والدینی که در انتظار فرزند دختری بوده اند و به صورت ناخواسته صاحب فرزند پسر شده اند، ممکن است از نظر ذهنی و روانی نتوانند با این مسئله کنار بیایند و دانسته یا ندانسته، پسر خود را به سوی زنانگی سوق دهند. موی سر او را دخترانه آرایش کنند، لباس های دخترانه به او بپوشانند، عروسک و اسباب بازی های دخترانه برای او فراهم کنند.
قطعاً چنین پسری با شکل و شمایل دخترانه، مورد تمسخر پسرهای هم سن و سال خود قرار می گیرد و از جمع آن ها طرد می شود. در چنین وضعیتی، شخصیت و هویت مردانه، در ذهن این کودک تخریب و ویران می شود و به تدریج به سمت جنس مخالف گرایش پیدا می کند و احتمال تشکیل هویت زنانه در وجود او بیش تر می شود.

 

در مقابل والدینی که دوست داشته اند صاحب فرزند پسر شوند، ولی دختردار شده اند، ممکن است نتوانند این خواسته شان را فراموش کنند. آن ها دخترشان را به شکل پسر در می آورند. موهای او را پسرانه کوتاه می کنند، لباس های پسرانه به او می پوشانند، اسباب بازی های پسرانه برای او می خرند. این دختر، خواهی نخواهی وارد جمع های پسرانه می شود و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی، دزد و پلیس و فوتبال انجام می دهد. مسئله، زمانی بغرنج تر می شود که رفتارهای پسرانه و مردانه ی این دختر مورد تأیید و تشویق والدین قرار می گیرد و او به این نتیجه می رسد که پسرها بیش تر مورد محبت، علاقه و توجه هستند و اگر او پسر می شد او را بیش تر دوست می داشتند و این مسئله، هویت زنانه را در ذهن او نابود می کند و او را به سمت هویت مردانه سوق می دهد (امین زاده، ۱۳۸۹).

هم چنین، کیفیت روابط مادر و کودک در نخستین سال های زندگی، در برقراری هویت جنسی اهمیت فوق العاده ای دارد. در خلال این دوره مادرها به طور طبیعی کودکان خود را از هویت جنسی شان آگاه می کنند و همین سبب می شود که آن ها به جنسیت خود افتخار کنند. مشکلات هویت جنسی ممکن است بر اثر مرگ پدر یا مادر، غیبت طولانی مادر، سفرهای طولانی و شغلی پدر، طلاق و جدایی والدین، افسردگی یا بیماری های شدید روانی یکی از والدین که علی رغم حضور فیزکی، حضور عاطفی در خانواده ندارند، به وجود آید.

کودکانی که اختلال هویت جنسی دارند چه خصوصیاتی دارند؟

کودکانی که اختلال جنسی دارند، شدیداً از جنسیت خود ناراضی و ناراحت اند. این کودکان با جنس مقابل همانند سازی می کنند و ترجیح می دهند با جنس مقابل خود هم بازی شوند و بازی های جنس مقابل را انجام دهند. پسرها ترجیح می دهند لباس دخترانه بپوشند و ظاهر خود را دخترانه و موهای خود را بلند کنند. دخترها هم اصرار دارند که لباس پسرانه بپوشند و موهای خود را کوتاه کنند. این دخترها از لباس های زنانه بیزار و متنفرند. در موارد شدید اختلال هویت جنسی کودکان، پسرها طبق معیارهای فرهنگ خود از هر دختری زن صفت تر و دخترها از هر پسری مرد صفت تر هستند.

دختران مبتلا به این اختلال، معمولاً دوستان و هم بازی های پسر دارند و علاقه ی شدیدی به ورزش ها و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی و بازی دزد و پلیس دارند. این دخترها علاقه ای به عروسک بازی یا خاله بازی ندارند ( مگر این که در آن نقش پدر یا فرد مذکر دیگری را به عهده بگیرند). آن ها ممکن است از ادرار کردن در وضعیت نشسته خودداری و ادعا کنند که آلت مردانه دارند یا در آینده پیدا خواهند کرد. این دختران علاقه ای به داشتن پستان و قاعده شدن (پریود) نشان نمی دهند و تأکید دارند که وقتی بزرگ شدند مرد خواهند شد (یعنی واقعاً به صورت یک مرد در خواهند آمد نه این که نقش یک مرد را داشته باشند).

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال هویت جنسی



:: برچسب‌ها: اختلال هویت جنسی , اختلال جنسی , هویت جنسی ,
:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 بهمن 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلال برانگیختگی جنسی زنان (FSAD) یا سردمزاجی با فقدان انگیزه برای شرکت در فعالیت جنسی، غیبت یا کاهش قابل توجه افکار و تصورات جنسی مشخص می شود. مطالعات نشان می دهد که بیش از ۴۰ درصد از زنان در طول زندگی خود نوعی اختلال عملکرد جنسی را تجربه می کنند.

مشکلات جنسی در زنان و مردان شایع است و در هر سنی ممکن است رخ دهد، در ایالات متحده، تقریباً ۴۰ درصد از زنان نگرانی های جنسی دارند و ۱۲ درصد مشکلات جنسی ناراحت کننده را گزارش می کنند.

اختلال برانگیختگی جنسی زنان چیست؟
افراد مبتلا به اختلال برانگیختگی جنسی زنان علاقه ای به رابطه جنسی ندارند و از نظر جنسی تحریک نمی شوند. این عدم علاقه می تواند بر زنان در هر سنی و علیرغم وضعیت رابطه آن ها تأثیر بگذارد.

فقدان علاقه به رابطه جنسی و رفتارهای جنسی به تنهایی سردمزاجی در نظر گرفته نمی شود به عبارت دیگر اختلال برانگیختگی زمانی تشخیص داده می شود که زن در طول فعالیت جنسی بی انگیزه بوده یا احساس استرس و اضطراب داشته باشد.

علائم اختلال برانگیختگی جنسی زنان
اختلال برانگیختگی زنان با فقدان کامل یا کاهش قابل توجه علاقه و برانگیختگی جنسی تعریف شده و باعلائم زیر تشخیص داده می شود:

فقدان یا کاهش علاقه به فعالیت جنسی
کاهش افکار یا تخیلات جنسی
کاهش هیجان یا لذت جنسی در تمام فعالیت های جنسی
عدم وجود یا کاهش علاقه و برانگیختگی جنسی در پاسخ به نشانه داخلی یا خارجی
عدم تجربه ارگاسم مانند گذشته
هم داروهای تجویزی و هم داروهای بدون نسخه می توانند میل جنسی، برانگیختگی، ارگاسم و درد را تغییر دهند. این داروها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

بسیاری از داروهای ضد افسردگی (به ویژه مهارکننده های بازجذب سروتونین)
برخی از داروهای ضد روان پریشی (برای مشکلات روانپزشکی و همچنین اختلالات خواب)
مسدود کننده های بتا (برای درمان فشار خون بالا استفاده می شود)
آگونیست ها و آنتاگونیست (برای درمان اندومتریوز یا فیبروم استفاده می شود)
چه چیزی باعث اختلال برانگیختگی در زنان می شود؟
عوارض جانبی داروها، از جمله داروهای ضد افسردگی مانند SSRI و داروهای ضد بارداری خوراکی
نوسانات هورمونی، از جمله قبل از یائسگی
مشکلات عروقی و عصبی، مانند مولتیپل اسکلروزیس
جراحی
اختلالات همزمان که باعث درد، تنش یا مشکلات فیزیولوژیکی مهم می شود.


فشار، استرس و اضطراب
افسردگی: افسردگی باعث می شود که نسبت به فعالیت هایی که قبلا از آن لذت می بردید بی علاقه شوید به همین دلیل گفته می شود که افسردگی باعث سردی زنان در رابطه جنسی می شود.
سابقه تروما
سابقه تجربیات منفی جنسی

اختلال برانگیختگی جنسی زنان
درمان اختلال برانگیختگی جنسی در زنان
درمان های پزشکی
درمان‌های هورمونی، مانند چسب‌های تستوسترون یا استروژن، قرص‌ها یا کرم‌های موضعی زیر نظر متخصص هورمون یا متخصص غدد تجویز می شوند.

قرص بوپروپیون (ولبوترین) یک داروی ضد افسردگی است که می تواند به عنوان جایگزین داروهای ضد افسردگی (SSRIs) تجویز گردد که باعث کاهش میل جنسی می شود.

فلیبانسرین می تواند برای افزایش میل و برانگیختگی زنان تجویز شود. این دارو به زنان کمک می کند تا بتوانند نسبت به رابطه جنسی علاقه مند شوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال برانگیختگی جنسی زنان| علائم، علل و درمان



:: برچسب‌ها: برانگیختگی جنسی زنان , اختلال جنسی , اختلال برانگیختگی جنسی زنان ,
:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

از وقتی یادم می آید در خانه احساس امنیت نداشتم.
خیلی وقت ها پدر و مادرم در حال جنگ و دعوا بودند و وقت هایی هم که ظاهر اوضاع آرام و بی سر و صدا بود، داستان های دیگری اتفاق می افتاد که هیچ کس از آن ها خبر نداشت.

دقیقا ۹ یا ۱۰ ساله بودم که از جانب برادرم مورد بدرفتاری جنسی قرار گرفتم.

او که در آن زمان۲۰ سال داشت، از هر فرصتی برای برقراری رابطه جنسی با من استفاده می کرد.

شرایطم آنقدر بد بود که حتی جرأت خوابیدن نداشتم. مدام باید حواسم را جمع می کردم تا با او در خانه تنها نشوم.

تلخ ترین قسمت داستان من این است که هیچ کس حرفم را باور نمی کرد و حتی نمی توانستم این مساله را با کسی مطرح کنم.

چگونه برای بدرفتاری جنسی کودک گنبد حفاظتی بسازیم؟
الان تبدیل به دختری۲۸ ساله شده ام که مدام مورد سوء استفاده قرا می گیرم.

دوستان دخترم برای رفع مشکلات شان دنبالم هستند و مردهای زیادی را بی آنکه خواسته باشم و یا به آن ها علاقمند باشم، به حریم شخصی ام راه دادم.

چگونه برای بدرفتاری جنسی کودک گنبد حفاظتی بسازیم؟
چگونه برای بدرفتاری جنسی کودک گنبد حفاظتی بسازیم؟
مشکلم این است که نمی توانم برای خودم حد و مرزی قایل شوم؟
اصلا من کی هستم که بخوام حد و مرز بگذارم؟

احساس می کنم موجودی کم ارزش هستم که هیچ کس قدرم را نمی داند و برای جذب دیگران به سمت خودم، ابزاری جز همیشه در دسترس بودن، مهربان بودن و گاها اغواگری ندارم.

کاش می شد زندگی ام تغییر کند یا برای همیشه تمام شود.

منظور از بدرفتاری چیست؟
آنچه خواندید بخشی از داستان افرادی است که مورد بدرفتاری و یا سوء رفتار قرار می گیرند.

اصولا سوء رفتار با کودکان از سه نوع اساسی زیر تشکیل شده است:

سوء رفتار جسمی: عبارت است از رفتارهای از قبیل تنبیه و آزار جسمی به کودک
سوء رفتار جنسی: عبارت است از هر گونه ارتباط جنسی از کودک از جمله لمس کردن جنسی، در آغوش گرفتن با قصد جنسی، تماس جنسی و..
غفلت و بی توجهی: بی توجهی به نیازهای جسمی و روانی کودک از طریق دیر غذا دادن، توهین، سرزنش، تحقیر، پاسخگو نبودن والدین و ..
عوارض بدرفتاری جنسی در دوره کودکی
بر اساس پژوهش های طولی انجام شده، افرادی که در دوره ی کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند با احتمال بیشتری:

خود را بی ارزش و پوچ می دانند.
دست به رفتارهای ضد اجتماعی از قبیل قانون شکنی می زنند.
مورد سوء استفاده شغلی، ارتباطی و خانوادگی قرار می گیرند.
افسردگی، اضطراب و اختلالات شخصیتی را تجربه می کنند.
رفتارهای خودآسیب رسان دارند.
دارای سپر هیجانی و دفاعی اند و در برقراری روابط دچار عدم احساس امنیت می شوند.
نسبت به انگیزه های دیگران بدبین اند.
افکار و اقداماتی در مورد خودکشی دارند.

منبع:مشاور کو:مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین-چگونه برای بدرفتاری جنسی کودک گنبد حفاظتی بسازیم؟



:: برچسب‌ها: اختلال جنسی , کودک , تجاوز جنسی ,
:: بازدید از این مطلب : 303
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 تير 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلال شخصیت دوری گزین یا اسکیزوئید با الگوهای طولانی مدت جدایی از روابط اجتماعی شناخته می شود.

نشانه های اختلال شخصیت دوری گزین
فرد با اختلال شخصیتی اسکیزوئید در بیان احساسات دچار مشکل است.

و یا خیلی کنترل شده احساساتش را بیان می کند، خصوصا زمانی که با دیگران ارتباط برقرار می کند.

فرد با این اختلال شخصیتی ممکن است میل به دوستی نزدیک نشان ندهد، و از روابط نزدیک با دیگران دوری کند.

آنها اغلب ترجیح می دهند تنهایی وقت بگذرانند به جای اینکه معاشرت کنند یا در جمع افراد باشند.

در نگاه عامه، فرد با اختلال شخصیت اسکیزوئید احتمال دارد «گوشه گیر» معمولی تصور شود.

افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در ابراز خشم مشکلات خاصی داشته باشند.

حتی در پاسخ به تحریک مستقیم، که باعث این تفکر می شود که آنها فاقد احساس هستند.

زندگی آنها گاهی بی هدف می شود و ممکن است نسبت به اهدافشان بی اراده باشند.

چنین افرادی معمولا نسبت به شرایط ناسازگار منفعلانه واکنش می دهند .

و در پاسخ مناسب به اتفاق های مهم زندگی دچار مشکل می شوند.

بخاطر فقدان تجربه های جنسی، افراد با این اختلال شخصیتی روابط دوستانه اندکی دارند.

به ندرت قرار ملاقات می گذراند، و معمولا ازدواج نمی کنند. استخدام یا عملکرد شغلی ممکن است تضعیف شود.

اما افراد با این اختلال ممکن است وقتی تحت شرایط انزوای اجتماعی کار می کنند عالی عمل کنند.

اختلال شخصیت الگویی پایدار از تجربه ی درونی و رفتاری است که نسبت به هنجار های فرهنگ فرد انحراف پیدا می کند.

الگو در دو حیطه ی نامبرده یا بیشتر مشاهده می شود:

شناخت؛ خلق؛ عملکرد بین فردی؛ یا کنترل امیال. الگوی پایدار در گستره ی وسیعی از شرایط شخصی و اجتماعی انعطاف ناپذیرو فراگیر است.

این مسئله معمولا منجر به رنج و یا لطمه چشمگیری در عملکرد اجتماعی، شغل یا دیگر حیطه ها می شود.

این الگو ثابت و طولانی مدت است و شروع آن می تواند ریشه در کودکی یا بلوغ داشته باشد.

نشانه های اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید:

الگوی گسیختگی از روابط اجتماعی و گستره ی محدودی از بیان احساسات در روابط بین فردی شناخته می شود.

از اوایل بزرگسالی آغاز می شود و در زمینه های متنوعی بروز داده می شود، که نشانه اش حداقل ۴ مورد از موارد زیر است:

نه به روابط نزدیک تمایل دارد و نه از آن لذت می برد، از جمله عضو خانواده بودن.
اغلب اوقات فعالیت های انفرادی را انتخاب می کند.
هیچ علاقه ای به تجربه های جنسی با فرد دیگر ندارد یا علاقه ی اندکی دارد.
از هیچ فعالیتی لذت نمی برد یا فقط از فعالیت های اندکی لذت می برد.
بجز خانواده ی درجه یک فاقد دوستان صمیمی یا معتمد است.

نسبت به تحسین یا انتقاد دیگران بی تفاوت است.

بی عاطفگی، بی اعتنایی یا حالت عاطفی هموار از خود نشان می دهند.

به این دلیل که اختلالات شخصیتی طولانی و الگو های رفتار پایدار توصیف می شوند، آنها اغلب در بزرگسالی تشخیص داده می شوند.

غیر معمول است که در کودکی یا نوجوانی تشخیص داده شوند زیرا کودک یا نوجوان با رشد مداوم، تحت تاثیر تغییرات شخصی و بلوغ است.

با این وجود، اگر در نوجوانی یا کودکی تشخیص داده شود، ویژگی ها باید حداقل یک سال وجود داشته باشند.

اختلال شخصیتی اسکیزوئید در مردان نسبت به زنان متداول تر است.

مانند اغلب اختلالات شخصیتی، اختلال شخصیتی اسکیزوئید با افزایش سن کاهش خواهد یافت.

خیلی از افراد وقتی در ۴۵ یا ۵۰ سالگی به سر می برند اندکی از نشانه های افراطی را تجربه می کنند.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-اختلال شخصیت دوری گزین



:: برچسب‌ها: اختلال شخصیت دوری گزین , اختلال شخصیت اسکیزوئید , شخصیت دوری گزین , اختلال جنسی ,
:: بازدید از این مطلب : 672
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 2 خرداد 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد